lundi, janvier 30, 2012

دیپلماسی گوساله ها و مصادره پیشاپیش اسکار توسط وزارت ارشاد






دیپلماسی گوساله ها و مصادره پیشاپیش اسکار توسط وزارت ارشاد
ایرج شکری
 انعکاس اخبار مربوط به دریافت جایزه گلدن گلوب توسط فرهادی حاشیه هایی داشت که سبب سوزش  ولایتمداران و جفتک پرانی آنها شد.  آنچه بیشترین تاثیر در این جفتک پرانی را داشت، انتشار عکسی از دست دادن اصغر فرهادی با آنجیلینا جولی ( در دیداری خارج از مراسم رسمی) بود. البته کروات زدن فرهادی و پاپیون زدن پیمان معادی بازیگر فیلم- که عکسهاشان در صفحه اول برخی از روزنامه های اُم القرای اسلام قرار گرفت- کاری بود که ولایتمداران بی کراوات و «یقه حسنی»(یقه ملّایی) پوش را حتما خوش نمی آمد، اما از آنجا که دیگر در داخل کشور کروات زدن مردان به رژیم تحمیل شده است، آنها این مورد را بدون سر و صدا «قورت دادند». جفتک اندازی و آثار سوزش، اول از همه  در خبرگزار فارس- که توسط « دام»هایی که سر در آخور سپاه پاسداران انقلاب اسلامی دارند، گردانده می شود- دیده شد.خبرگزاری فارس در مطلبی در 25 دی، در مورد دریافت جایزه گلدن گلوب، با اشاره به دست دادن فرهادی با انجلا جولی نوشت:« فرهادی با این اقدام - که البته در گذشته هم در جشنواره فیلم برلین صورت گرفته بود - نشان داد چیزی از عرف دیپلماتیک جمهوری اسلامی ایران نمی‌داند و مسئولان وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی هم این روابط را به او یاد نداده‌اند». از آنجا که این لمپن- پاسداران هرجا که دلشان خواست، هر عرف و قانونی را زیر پا می گذارند و مثلا حمله  به سفارت خانه ها توسط اراذل و اوباشی نظیر خودشان را سازمان می دهند و هدایت می کنند و بعد آن را به عنوان« اقدام  انقلابی دانشجویان»، مورد تجلیل قرار داده و انعکاس می دهند، یا هرجا دلشان خواست به اسم قانون و «حفظ ارزشهای اسلام و انقلاب اسلامی» مردم را مورد یورش قرار می هند، برای هنرمندان هم «رعایت عرف دیپلماتیک جمهوری اسلامی » را وظیفه قرار داده اند و از وزارت ارشاد رژیم به خاطر عدم تذکر در این مورد انتقاد کرده اند. بد نیست این را هم یاد آوری کنم که هم احمد شاه مسعود افغانی که رهبری «مجاهدین» علیه «سپاه کفار» و کمونیستها را به عهده داشت، در سفری که به اروپا آمده بود با زنان دست داد و هم مقامات وهابی سعودی هم با زنانی از مقامات خارجی که به آن کشور می روند، یا در خارج از کشورسعودی با آنان دیدار می کنند، دست می دهند. اخیرا مدیر بنیاد فارابی  گفته  است که حضور سینماگران در خارج از کشور «ضابطه مند» خواهد شد. نقش این بنیاد بنا بر اساسنامه اش از آغاز « بازوی اجرایی معاونت سینمایی در طرح و اجرای سیاست‌ها» بوده است. میرعلایی مدیرعامل بنیاد فارابی در مصاحبه یی با خبرگزاری مهر در 7 بهمن با اشاره به «حاشیه های به وجود آمده برای سینمای ایران در ماههای اخیر»، گفته است:«باید قانون و ضوابط مشخصی به منطور حضور سینماگران ایرانی در خارج از کشور تدوین شود» و یا آور شده است شمقدری معاون سینمایی وزارت ارشاد برای به سرانجام رساند این «پروژه»  فعالیتهایی را  انجام داده است و در ضمن تاکید کرده که « سینماگران باید به قوانین دیپلماسی کشور خود با سایر کشورها آگاه باشند و برای این که حضور بی حاشیه ای داشته باشند باید به قوانین احترام بگذارند» این کارگزار رژیم تاکید کرده است که «دلایلی چون ناآگاهی و بی‌اطلاعی دلایل قابل قبولی نیست». او ضمن «بیشرمانه» خواندن اقدام اخیر گلشیفته فراهانی، با اشاره به اعتراض چند«بانوی سینما» به «اظهارات نادرست یک سینماگر»، اظهار تاسف کرد که چرا آنها در این مورد سکوت کرده اند. همه می دانند آن اعتراض به خاطر دهن دریدگی و اهانتی بود که فرج الله سلحشور به زنان بازیگر وفعال در عرصه سینما کرده بود، در حالی که اقدام گلشیفته فراهانی یک اقدام و رفتار فردی، آن هم در خارج کشور بوده است و به دیگران ارتباطی نداشت که در برابر او موضع جمعی بگیرند. این فلان فلان شده با این اظهارات نیّتی جز ایجاد و راه انداختن موج فشار روی زنان هنرمند سینما، برای واداشتن آنان به موضعگیری علیه گلشیفته ندارد، همچنان که از این فشارها بر پدر او هم وارد آوردند ولی او پاسخ محکمی به آنان داده و گفت رفتار دخترش در خارج کشور ربطی به او ندارد و از  مزاحمان خواست که دست از سرش بردارند و آنها را سست عنصر نامید و به آنان یاد آور شد که چرا در زمانهای دیگر به یادش نبودند(*). اما اوباش ولایی اینبار از «بیضه» او آویزان شدند  که نه خیر رفتار دخترت به تو مربوط است و این تخمی است که تو کاشته اید!
در زمینه  رعایت آن «عرف دیپلماتیک جمهوری اسلامی»، اینها از سینماگران انتظار دارند، معیارها و ضوابطی را که دیپلماتهای رژیم آخوندی بکار می گیرند که از جمله دست ندادن مردان با زنان است، حتما رعایت بکنند. البته زنان سینماگری که به خارج می آیند برای نخوردن برچسب بی بند وباری و به درد سر نیافتادن در باز گشت به اُم القرای اسلام، حجاب و یا پوشاندن موی سر و دست ندان با مردان را در ظاهر شدن در اجتماعات رعایت کرده اند، اما حالا «ارشاد کنندگان» می خواهند کلا برای تحمیل  معیارهای آخوندی به سینما گران در زمان حضورشان در خارج از کشور، ضابطه تعیین کنند. هنجار شکنی از سوی مردان یکبار قبلا در زمان جایزه گرفتن عباس کیارستمی برای فیلم طعم گیلاس، با بوسیدن صورت کاترین دونوو اتفاق افتاد بوده که حمله ها و سرزنش هایی از سوی «نیروهای ارزشی» به سوی او روانه شد. حالا معلوم نیست که این ضوابط را تاکجا می خواهند گشترش بدهند، مثلا  آیا شامل ممنوعیت غذا خوردن سینماگران در رستورانهایی که در آنها مشروبات الکلی سرو می شود و یا ممنوعیت استفاده از توالت فرنگی  و «التزام عملی» به استفاده از آفتابه! و رعایت «آداب تخلّی» بر مبنی رساله های مراجع معظم تقلید را هم می شود یا نه. این را هم بد نیست یاد آوری کنم که شیرین عبادی برای گرفتن جایزه نوبل صلح، بدون روسری در مراسم حضور یافت و این خشم محافل مختلف رژیم را برانگیخته بود،اودر این مورد در مصاحبه یی یاد آور شد که قوانین جمهوری اسلامی را در ایران رعایت کرده و می کند، اما این قوانین نمی تواند به خارج از مرزهای ایران تعمیم بیابد و او که پیوسته بر مسلمان بودن خودش تاکید دارد، یاد آور شد که بنا بر اعتقاد خودش عمل کرده است.
از سوی دیگر، شمقدری معاون امور سینمایی وزارت ارشاد
که در کینه توزی و سیتز با سینماگران کشور عزم جرم کرده بود که خانه سینما را هر طور شده منحل کند- اقدامی که به تازگی دوهزار سینماگر به آن اعتراض کرده اند- و برای کنترل فعالیتهایی سینمای کشور، دست به کار راه انداختن تشکیلات جدیی به نام «سازمان امور سینمایی کشور» شده و در یک گفتگوی رادیویی در این زمینه در پاسخ به سوالی در مورد تقدیر از فرهادی، به آوردن این بهانه که فعلا به خاطر برگزاری جشنواره فجر کار سنگینی در حال انجام است و فرصت پرداختن به فرهادی نیست گفته است که اگر فرهادی اسکار را دریافت کرد، آنوقت فکری برای آن خواهند کرد و افزوده است که:« در شرایط فعلی که ایران در مرکز توجه قرار گرفته، شرایط سیاسی را به نفع این فیلم می بینم و احتمال می دهم که به عنوان یک سیگنال مثبت بخواهند با در نظرگرفتن جایزه ای برای این فیلم نشان دهند که با ایران دشمنی ندارند». واقعا اگر «جایزه یی» برای جاکشی وحرامزادگی بود، بدون هیچ رقیبی به همین شمعقدری تعلق می گرفت که با این حرف اولا می خواهد بگوید که اگر فیلم فرهادی اسکار بگیرد به خاطر ارزش فیلم نیست بلکه برای فرستادن «سیگنال مثبت» به رژیم است، ثانیا، پیشاپیش دارد اسکاری را که ممکن است به فیلم فرهادی یعنی به سینمای ایران تعلق بگیرد که قبلا در دهها جشنواره مورد ستایش قرار گرفته است ( بنا بر آماری از زمان جشنواره برلن تا کنون بیش از 50 جایزه را به خود اختصاص داده است)، به نفع رژیم مصادره می کند. تا آنجا که به «سینگنال مثبت فرستادن» آمریکا و تصریح عدم دشمنی آن کشور با رژیم مربوط می شود اولا این رژیم است که شعار مرگ بر آمریکا می دهد و پرچم آمریکا را در رژه های نظامی لگد کوب می کند، آمریکا خواهان سرنگونی رژیم جمهوری اسلامی نبوده و جرج بوش هم اگر رژیم را محور شر قرار داد، اقدام جدی علیه رژیم نکرد. دیگر این که بارها و بارها مستقیم و از زبان بالاترین مقام یعنی روسای جمهوری آمریکا بر این مساله تاکید شده که آمریکا دشمن جمهوری اسلامی نیست و خواهان حل مسالمت آمیز مسائل موجود است و اگر شمقدری از هیچ کدام از اینها خبر نداشته باشد، حتما از اظهارات صریح سخنگوی مسلط به زبان فارسی وزرات خارجه آمریکا- آلن- بایدمطلع باشد که در پاسخی به سوال عنایت فانی مجری برنامه بی بی سی تاکید کرد که «خواجه حافط شیرازی هم می داند که مامی خواهیم مذاکره کنیم». موفقیت فرهادی هم مثل سایر دستاوردها در زمینه های ورزشی و فرهنگی و علمی به مردم ایران تعلق دارد، موفقیتهایی که اگر سیاستهای سرکوبگرانه و سدها و موانع فراوانی که آخوندهای فرومایه با انواع ضوابط ارتجاعی و تبعیض آمیز بر سر راه استعدادهای ایران قرار دادند، نبود، حتما بسیار بیشتر از اینها بود. همه بیاد داریم که چگونه شادمانی و رقص و پایکوپی «هنجار شکنانه» مردم  در خیابانها به خاطر پیروزی تیم ملی فوتبال ایران در راه یافتن به مسابقات جام جهانی، رژیم آخوندی را به وحشت انداخت و  برای مهار و مقابله با آن تلاش  کردند. حالا باید منتظر ماند و دید که در صورت موفقیت فرهادی در گرفتن اسکار رژیم با واکنش مردم چقدر می تواند با مردم کنار بیاید . اگر چه به خاطر کوچکی دامنه جمعیت سینما دوستان به نسبت فوتبال دوستان، و نیز تفاوت نوع حساسیت و رفتار هیجانی این دوجمعیت، هیجانات به مراتب کم دامنه تر و متفاوت از واکنش در مورد فوتبال خواهد بود.
*-     http://www.parsine.com/fa/news/56268
10 بهمن 1390 – 30 ژانویه 2012
http://iradj-shokri.blogspot.com/


vendredi, janvier 27, 2012

mercredi, janvier 25, 2012

صحنه یی از فیلم به یاد ماندنی دکتر ژیواگو و صحنه یی از یک فیلم نصرت کریمی با شعری طنز آمیز همراه موزیک متن آن


صحنه هایی از فیلم به یاد ماندنی دکتر ژیواگو و صحنه هایی  از یک فیلم نصرت کریمی به نام حمومی و لینک فیلم درشکه چی نصرت کریمی

دربالا - صحنه ها یی از فیلم به یاد ماندنی دکتر ژیواگو (با نقش آفرینی عمر شریف و جولی کریستی)همراه موزیک متن آن



**********************
صحنه یی از فیلمی که با عنوان «حمومی» کار نصرت کریمی معرفی شده است. بیش از آنچه دیدنی باشد، شعر طنز آمیز آوازی که خوانده می شود شنیدنی است
 در لینک زیر می توان فیلم خنده دار و پر طنز درشکه چی نصرت کریمی را در یوتیوب دید و آن را دانلود کرد


dimanche, janvier 22, 2012

گلشیفته فراهانی، نمایش خشم و عصیان، با نشان دادن پستان عریان







گلشیفته فراهانی، نمایش خشم و عصیان، با نشان دادن پستان عریان
ایرج شکری

مقدمه - نقطه اوج مخالفت خمینی با شاه در ماجرای اصلاحات سال 1341 به ظهور رسید. شاه اصلاحاتی را در 6 ماده در ششم بهمن همانسال به رفراندام گذاشت که بعد «انقلاب سفید» و «انقلاب شاه و ملت» نامیدش. ماده پنجم این اصلاحات، اصلاح قانون انتخابات و دادن حقوق سیاسی برابر به زنان با مردان در رای دادن و در انتخاب شدن بود که تا آن زمان، زنان مثل دیوانگان یا مجرمانی که از حقوق اجتماعی محروم باشند، از چنین حقی محروم بودند.حالا کاری نداریم که انتخابات در رژیمی که آزادی بیان و آزادی احزاب وجود ندارد، چه معنی می تواند داشته باشد. همین ماده بود که خمینی آن را تهدید بزرگ برای اسلام دید که از نظر او روحانیت و قرآن را هدف قرار داده بود. همین ماده بود که سبب اعلام عزا و تحریم نوروز سال 1342 از سوی او شد. خمینی پلید در اعلامیه یی که به این مناسبت منتشر کرد گفته بود:« دستگاه جابر در نظر دارد تساوي حقوق زن و مرد را تصويب و اجرا كند. يعني احكام ضروريه اسلام و قرآن كريم را زير پا بگذارد، يعني دخترهاي هجده ساله را به نظام اجباري ببرد و به سربازخانه‌ها بكشد، يعني با زور سرنيزه دخترهاي جوان عفيف مسلمانان را به مراكز فحشا ببرد. هدف اجانب، قرآن و روحانيت است. دست‌هاي ناپاك اجانب با دست اين قبيل دولت‌ها قصد دارد قرآن را از ميان بردارد و روحانيت را پايمال كند»(1).
خمینی در ادعای زیر پا گداشته شدن «احکام قرآن کریم» با برابرشدن حقوق زنان با مردان البته بر حق بود، چرا که قرآن کریم به برتری مردان بر زنان تصریح دارد و خدای محمد و خمینی در قرآن گفته است:«الرجال قوامون علی النساء...»( آیه 34 سوره نساء). این که حالا بعضی ها در رژیم اسلامی می خواهند این مساله را به شیوه گوناگون ماست مالی کنند و آن را این طور تفسیر کنند که منظور از این برتری مسئولیت بیشتر مرد در اداره امور زندگی است، با نظرات صریح «حضرت امام» در اطلاعیه عزا گرفتن در نوروز 42، و آن چه به زنان ایران در این 30 سال روا داشته اند، همخوانی ندارد. با چرخش دوران و پانزده سال بعد از صدور آن اطلاعیه، در پی رویدادهایی که منجر به قیام و انقلاب علیه رژیم سرکوبگر و دست نشانده محمدرضا شاه شد، همین خمینی به عنوان نایب امام زمان و با عنوان «امام خمینی» بر اریکه قدرت تکیه زد. این آخوند مرتجع مردم فریب و جنایتکار، از وقتی که قدرت را به دست گرفت دائم در سخنرانیها می گفت که ادرات ما مرکز فحشا بود آموزش پرورش ما مرکز فحشا بود... با به قدرت رسیدن خمینی، پایمال کردن حقوق و ارعاب زنان ایران، با زمزمه های آزاد شدن تعدد زوجات و سرکوبی آشکار زنان، با شعار «یا روسری یا تو سری» آغاز شد و البته می دانیم که این قدم اول بود و به زودی دوران فرو کردن زنان در کیسه هایی به رنگهای تیره که «مانتو اسلامی» نام گرفت و تا مچ پای زنان فرود می آمد، فرارسید. در فرهنگ و بینش آخوندی زنان به طور کلی مایه فساد و گمراهی هستند، چون با معیارهای آخوندی ، مرد مسلمان در واقع مثل سگ یا چرنده و درنده یی است که به بوی همنوع ماده «تحریک» می شود و رابطه بین مرد مومن مسلمان با زن رابطه «نر»، با «ماده» است رابطه همکار، رابطه استاد و دانشجو، رابطه بیمار و پرستار، اینها معنی ندارد. تنها عامل انسانی در این مکتب که آن را از دنیای چارپایان یا درندگان متفاوت می کند، مساله «محرم و نامحرم» است. فقط در رابطه محرم به عنوان مادر و خواهر و خاله وعمه و بستگانی که شرعا مجامعت با آنان حرام است، مسلمان نر، دیگر از ماده بودن همنوع تاثیر نمی پذیرد واز آفت و انحراف در امان است. با معیارهای همین دیدگاه، حضور همنوع ماده در زندگی اجتماعی محدویت هایی را الزامی می کند که آوار همه این محدویتها بر سر زنان فرود می آید. جمهوری اسلامی خمینی با چنین بینشی بر ایران در سال 57 تحمیل شد و مقاومت زنان در برابر آن هم از همان ابتدا و با راه پیمایی اعتراضی زنان در اسفند همان سال شروع شد. زنان در گروههای پیشرو انقلابی فعالانه شرکت داشتند و با کشتاری که خمینی علیه گروههای سیاسی به راه انداخت، در شکنجه گاهها و زندانها با تحمل رنج جانکاه، ازجمله تجاوز جنسی، اعدام شدند و جان باختند. در مواردی کودکانی که همراه مادرشان دستگیر شده بودند، یا بعد از دستگیری زنان حامله در زندان به دنیا امده بودند از توحشی که مکتب خمینی علیه زنان بکار می گرفت در امان نبودند و نمونه های جگر سوز آن را در گزارش تحقیقی که شادی صدر در مورد تجاوز جنسی در زندانهای رژیم خمینی در دهه
60 نوشته می توان دید
.
****
گلشیفته فراهانی و عصیان عریان
انتشار عکس نیمه تنه عریان گلشیفته فراهانی هنرمند وبازیگر سینما و ویدئو کوتاهی که در آن سینه خود را عریان می کند، واکنشهایی متفاوتی را سبب شد. در ام القرای اسلام البته با نوعی «استقبال» در ساتهای رژیم رو به رو شد تا گلشیفته را مورد حمله قرار بدهند. رژیمی ها خشنود بودند از این که می توانند از این اقدام بهره برداری دلخوهشان را بکنند و در ساتهای ولایتمدار یاد وارشوند که پیوستن به سینمای هالیود«سقوط اخلاقی» را به همراه دارد و سایت تابناک با موذی گری تلاش کرد که این موضوع را هم به کاربران القاء کند که این اقدام گلشیفته برای تحت الشعاع قرار دادن برنده جایزه گلدن گلوب شدن فرهادی بوده است.
گلشیفته به خاطر بازی در فیلمی آمریکایی در کنار لئوناردو دوکاپریو، به نام «مجموعه دروغها»یا «مشتی دروغ» از سوی وزارت اطلاعات رژیم مورد بازجوئیهای متعد قرار گرفت و آنطور که در یکی از مصاحبه یش گفت پوست او را کنده بودند. طبیعی است که تحت فشار قرار گرفتن توسط بازجویان همان دستگاهی که درنده خویی و بی شرمی آنها در بازجویانش در ماجرای بازجویی از همسر سعید امامی، با درزکردن به بیرون و انتشار در اینترنت و یوتیوب خیلی ها از آن آگاه هستند، باید برای هنرمند جوانی چون او که هیچ کار خلافی هم نکرده بود خیلی تکان دهنده بوده باشد. به هرحال این اقدام گلشیفته فراهانی یک اعتراض و دهن کجی به رژیمی است که علاوه بر سرکوبی و اخنتاق گسترده و سانسور در آثار فرهنگی و هنری، با تحمیل معیارهای ارتجاعیش به زنان(شبیه رفتار یهودیان ارتدوکس اسرائیل نسبت به زنان) ظلم مضاعفی را به زنان ایران تحمیل کرده است. من گرچه موافق این روش نیستم اما از گلشیفته حمایت می کنم و معتقدم باید از او در کشیده سنگینی که به گوش متشرّعان مستبد نواخت، حمایت کرد. این نسل، نسلی که زیر سیطره رژیم اسلامی کودکی راطی کرده و به جوانی رسیده و در حال عبور از سالهای جوانی است، به مراتب بیش از آن چه ما در سنین جوانی در رژیم گذشته تحت فشار و ارعاب بودیم، تحت فشار و ارعاب و در رنج از کمبوها بوده اند. در رژیم گذشته حریم زندگی خصوصی و ظاهر افراد مورد تعرض پلیس نبود و یکبار هم یک رئیس شهربانی در دستور بازداشت جوانان مو بلند(که بیشتر بالای شهری ها بودند) و تراشیدن سر آنان را داده بود، فورا از کار برکنار شد. تلاشهای رژیم برای قالب گرفتن رفتار جوانان و امت سازی از آنان البته شکست خورده و واکنشهای گونانی در این زمین دیده می شود. طنز روزگار آن که زیر ابرو برداشتن مردان ، بین ورزشکاران و بین مجریان مرد صدا و سیمای جمهوری اسلامی هم راه یافته چنان که انتقاداتی در این زمینه در سایتهای رژیم درج شده است2. این رژیم حتی با عروسک باربی مشکل دارد و آن را تهدیدی برای ارزشهای آخوندی می داند. مدل اسلامی «دارا» و «سارا» از بدو تولدش شکست خورده بود و حجت اسلام زم که زمانی تولید سینمایی اسلامی را مدیریت می کرد و خود مبتکر تولید «عروسک ملی» بود(3)، خود حدود ده سال پیش به این شکست اعتراف کرد. اخیرا رژیم دوباره دست به جمع آوری عروسک باربی زده و روز اول بهمن در اخبار آمده بود که چندین مغازه به خاطر عدم رعایت ممنوعیت فروش عروسک باربی پلمب شده است. اگر امروز موراد متعدد اسید پاشی به صورت زنان اتقاق می افتاد، زمینه ساز و عامل اصلی آن به نظر من اداره کشور توسط صاجبان همان تفکری است که به «آیه شریفه» یی که قبلا به آن اشاره شد و آموزهایی از این دست،معتقدند و تعلیمات و تبلیغات و رفتار زن ستیزانه یی است که رژیم نسبت به زنان در جامعه گسترده که در یک کلام، در اطاعت طلبی از زن خلاصه می شود. واژه «زن ذلیل» هم به نظر می رسد از ابداعاتی است که «فرهنگ سازان» ولایت مدار در مورد مردانی به کار می برند که رعایت نظر همسرانشان را می کنند.

کالای جنسی شدن زن، منزلتی ندارد
در پایان لازم می دانم نظر خودم را در مورد یک نکته هم بیان کنم. من با این فرمایشات که جسم زن به خودش تعلق دارد و هرکاری دلش خواست می تواند بکند، مخالفم. این اختیار نمی تواند بی مرز باشد. اگر این اختیار زن را تا حد یک کالای جنسی تنزل داد، دیگر ابتذال است که آغاز می شود. تن فروشی آخر خط آن نوع اختیار است. این نوع حدود در این سوی دنیا هم هنوز وجود دارد و پولسازی و کسب در آمد به هر شکلی، نتوانسته آن را کاملا لگدمال کند. چند سال پیش در پاریس یک طراح مد لباس زیر زنان، دست به «ابتکار»ی زده بود و آن این بود ایشان (خودش هم زن بود)، برای نمایش آن لباسهای زیر زنانه، آن را بتن مانکها کرده بود و آنها را به پشت و ویترین های فروشگاه بزرگ و لوکس پاریس که گالری لافایت نام دارد آورده بود که با قرار دان صندلی و میز توالت و تخت و به شکل اتاقهایی برای حضور مانکها آماده شده بود. در پی این اقدام، هم انجمن زنان کاتولیک و هم زنان فمنیست، در اعتراض به آن تجمع و تظاهراتی در برابر آن فروشگاه که از مراکز اصلی خرید توریستهایی است که از همه جای دنیا به پاریس می آیند، به راه انداختند. آنها این اقدام توهین به حرمت زن و تنزل آن تا حد یک کالا می دانستند و اصرا داشتند باید این تبلیغ کالا تعطیل شود و چنین نمایشی باید در سالن و به روال نمایش مد صورت بگیرد. اگر اخبار این ماجرا درست به یادم مانده باشد این تظاهرات دو یا سه روز ادامه داشت و وقتی پایان یافت که به آن نمایش پایان داده شد. نکته دیگر مثل عریان شدن در فیلماست. هیچ دلیل ندارد که ما به پذیریم یا فکر کنیم که اگر در فیلمی صحنه «رختخوابی» به ویژه از نوع «اکشن» ولخت درهم پیچیدن و بالا پایین رفتن نبود، آن فیلم خوب از آب در نخواهد آمد. در خیلی از فیلمهای غربی و برخی کشورهای دیگر چنین صحنه هایی دیده می شود. اما واقعا به غیر از این هم ممکن است و در بین فیلمهای غربی هم فیلمهای بسیاری هستند که چنان صحنه هایی در آنها نیست و فیلمهای خیلی خوبی هم هستند. هنرمند سینما هم می تواند انتخاب کند که چه نقش و شرایطی را بپذیرد یا نپذیرد. کلودیا کاردیناله هنرمند سرشناس دهه های پررونق سینما در نیمه دوم قرن بیستم، چند سال پیش در یک برنامه تلویزیونی ضمن پاسخ به پرسش هایی که در مورد خاطرات و کارهایش می شد، یاد آور شد که در هیچکدام از دهها فیلمی که بازی کرده است، در برابر دوربین لخت نشده است.
در سینمای قبل از انقلاب، زنان نیمه عریان و با سینه های عریان را در فیلمهای مختلفی می توان دید که نمونه هایی از آن در یوتیوب هم قابل دسترسی است. سُس سکس با نمایش «لنگ و پاچه» همراه با رقصهای کپل جنبان برای به خورد تماشاچی دادن فیلمهایی که لمپنیسم فرهنگ جاری در آن بود، ویژگی بخشی از فیلمهای آن روزگار بود. به هر حال این به خود گلشیفته مربوط است که چه مسیری را انتخاب کند. اما به نظرمی رسد که در هر حال او دو انتخاب در برابر خود دارد، یکی صرفا تلاش برای یافتن نقش و بازی در فیلم با پذیرفتن همه آنچه در این دیار از او خواسته می شود است با قطع ارتباط کامل با ریشه و بی اعتنا مردم سرزمینش، یکی با در نظر گرفتن معیارهای زندگی عرفی مردمی که به آن تعلق دارد و آن چه برای بخش سینما دوست و سینما رو مردم در ایران و دوستدارانش قابل هضم است. البته روشن است فیلمهای گلشیفته هرچه باشد، تا این رژیم هست، در ایران نمایش داده نخواهد شد اما تردیدی نیست که کپی های فراوانی از آن به داخل کشور خواهد رفت.
---------------------------------------------------------
منابع و توضیحات:
اعلاميه خميني به مناسبت تحريم نوروز 1342
بسم الله الرحمن الرحيم
انالله و انااليه راجعون
روحانيت اسلام امسال عيد ندارد
دستگاه حاكمة ايران به احكام مقدسة اسلام تجاوز كرده و به احكام مسلمة قرآن قصد تجاوز دارد، نواميس مسلمين در شرف هتك است و دستگاه جابر با تصويبنامه‌هاي خلاف شرع و قانون اساسي مي‌خواهد زن‌هاي عفيف را ننگين و ملت ايران را سرافكنده كند.
دستگاه جابر در نظر دارد تساوي حقوق زن و مرد را تصويب و اجرا كند. يعني احكام ضرورية اسلام و قرآن كريم را زير پا بگذارد، يعني دخترهاي هجده ساله را به نظام اجباري ببرد و به سربازخانه‌ها بكشد، يعني با زور سرنيزه دخترهاي جوان عفيف مسلمانان را به مراكز فحشا ببرد.
هدف اجانب، قرآن و روحانيت است. دست‌هاي ناپاك اجانب با دست اين قبيل دولت‌ها قصد دارد قرآن را از ميان بردارد و روحانيت را پايمال كند. ما بايد به نفع يهود امريكا و فلسطين هتك شويم، به زندان برويم، معدوم گرديم، فداي اغراض شوم اجانب شويم.
آنها اسلام و روحانيت را براي اجراي مقاصد خود مضر و مانع مي‌دانند، اين سد بايد به دست دولت‌هاي مستبد شكسته شود.
موجوديت دستگاه، رهين شكستن اين سد است. قرآن و روحانيت بايد سركوب شود. من اين عيد را براي جامعة مسلمين عزا اعلام مي‌كنم، تا مسلمين را از خطرهايي كه براي قرآن و مملكت قرآن در پيش است آگاه كنم. من به دستگاه جابر اعلام خطر مي‌كنم. من به خداي تعالي از انقلاب سياه و انقلاب از پايين نگران هستم. دستگاه‌ها با سوء تدبير و با سوءنيت گويي مقدمات آن را فراهم مي‌كنند. من چاره را در اين مي‌بينم كه اين دولت مستبد به جرم تخلف از احكام اسلام و تجاوز به قانون اساسي كنار برود و دولتي كه پايبند به احكام اسلام و غمخوار ملت ايران باشد بيايد. بارالها من تكليف فعلي خود را ادا كرم: «اللهم قد بلغت» و اگر زنده ماندم تكليف بعدي خود را به خواست خداوند ادا خواهم كرد.
خداوندا، قرآن كريم و ناموس مسلمين را از شر اجانب نجات بده.
روح‌الله الموسوي الخميني
http://www.ir-psri.com/Show.php?Page=ViewArticle&ArticleID=197&SP=Farsi
http://www.asriran.com/fa/news/60100 2-
http://aftabnews.ir/vdcc0xqo.2bqm18laa2.html
3- آخوند محمد علي زم در مورد عدم استقبال كودكان و خانواده هاي ايراني از عروسك «دارا و «سارا» در روزنامه همشهري 21 و 23 ارديبهشت سال (1382) نوشته بود: «- بحث طراحی و ارائه عروسك‌های ملی را برای اولين بار در ابتدای دهه شصت در حوزه هنری مطرح كردم. به خاطر دارم كه در يكی از همان اولين جلسات گفتم كه داشتن يك عروسك ملی برای ملتی كه تصميم گرفته استقلال و اقتدار فرهنگی داشته باشد ضرورتی اجتناب ناپذير است. - دارا و سارا سعی در حفظ سنت‌ها دارند و می‌خواهند ارزش‌های به ميراث رسيده را حفظ كنند اما تكليف كودك را در رويارويی با مدرنيسم روشن نمی‌كنند- باربی دست كودك شما را گرفته و با خود به جايی برده است كه سارا هم اگر رويش می‌شد لباسش راعوض مي كرد و به دنبالش مي تاخت. - اگر برای انعطاف حركات بدنی، امتيازی در نظر بگيريم و مثلاً نمره باربی را در اين زمينه پانزده از بيست بدانيم متأسفانه بايد به سارا و دارا گفت كه بروند و شهريور برگردند».
‎ محمد علي زم تا سال 1380 در راس حوزه هنری سازمان تبليغات اسلامي قرار داشت، جایی که کانونی برای پرورش و حمایت از کسانی مثل محسن مخملباف در فیلمهای اولیه اش، و «شاعران» و نویسندگانی از ستایشگران خمینی بود.

لینک دو مطلب دیگر در مورد گلشیفته در درفش. یکی مطلب نگارنده است و لینک پایین تر مصاحبه او با رونامه اینترنتی اعتماد ملی است






2 بهمن 1390 – 22 ژانوبه 2011

dimanche, janvier 15, 2012

زنان در نیروهای مسلح پاکستان

زنان در نیروهای مسلح پاکستان

در نیروهای مسلح پاکستان زنان در نیروی دریایی و در نیروی هوایی (خلبان) و پلیس موتور سوار و.. حضور دارند. زنان هم با حجاب و هم بی حجاب در کنار یکدیگر در نیروهای مسلح پاکستان دیده می شوند، نه با چادر مشکی و آن شکل مسخره که در رژیم آخوندی برای زنان در نیروی انتظامی تعیین شده. رژیم مرتجع و سرگوبگر آخوندی بعد از رژیم سعودی، بیشترین تبعیض را علیه زنان بکار گرفته است.

vendredi, janvier 06, 2012

روی آوردن پزشکان به مسافرکشی!

روی آوردن پزشکان به مسافرکشی!
اريخ انتشار: ۱۶ دي ۱۳۹۰ - ۱۳:۲۹

منبع: خبرگزاری مهر
مهر:رئیس جامعه پزشکان متخصص داخلی ایران با اشاره به مشکلات پزشکان برای تامین هزینه های مطب بعد از هدفمندی یارانه ها، اظهارداشت: متاسفانه این وضعیت باعث شده تا تعدادی از پزشکان به سراغ ساختمان سازی، موبایل فروشی و گاهی اوقات مسافرکشی بروند.

دکتر ایرج خسرونیا به وضعیت معیشتی پزشکان اشاره کرد و افزود: بعد از اجرای قانون هدفمندی یارانه ها، هزینه بخش سلامت افزایش یافت به طوریکه برخی از پزشکان توانایی تامین هزینه های مطب شان را ندارند.

وی با انتقاد از متناسب نبودن افزایش تعرفه ها و نرخ تورم در کشور، گفت: آنچه به عنوان رشد تعرفه ها اتفاق می افتد حداکثر 10 درصد و بعضا بین 5 تا 6 درصد است. در حالی که نرخ تورم به مراتب بالاتر از این اعداد و ارقام است.

خسرونیا با اعلام اینکه افزایش تعرفه ها با هزینه ها جور در نمی آید، ادامه داد: این وضعیت باعث شده آن دسته از پزشکان که نمی توانند هزینه های تاسیس مطب را تامی کنند، به سراغ مشاغلی غیر از پزشکی می روند.

رئیس جامعه پزشکان متخصص داخلی ایران، ساختمان سازی و موبایل فروشی و گاهی اوقات مسافرکشی را از جمله مشاغلی دانست که پزشکان برای بیکار نماندن به سراغ آنها می روند.

وی با تاکید بر اینکه 50 درصد پزشکان اگر مطب نداشته باشند به نان شب محتاج خواهند بود، افزود: تنها 10 درصد پزشکان کشور ثروتمند هستند و 40 درصد نیز همطراز سایر اقشار جامعه قرار دارند و اوضاع خوبی دارند.

خسرونیا به وضعیت نامنسب پزشکان عمومی در کشور اشاره کرد و گفت: حدود 60 هزار پزشک عمومی داریم که تنها 10 هزار نفر از آنان به طور کامل فعال هستند.

رئیس جامعه پزشکان متخصص داخلی ایران همچنین از حضور پزشکان سن بالا در شیفت شب بیمارستانها انتقاد کرد و افزود: چرا یک جراح عمومی که 60 سال سن دارد باید برای تامین هزینه زندگی مجبور شود کشیک شب بیمارستان باشد. در حالی که او در این سن باید استراحت کند

منبع : خبرگزاری مهر
http://www.mehrnews.com/fa/NewsDetail.aspx?pr=s&query=%D9%BE%D8%B2%D8%B4%DA%A9%D8%A7%D9%86%20&NewsID=1500551

mardi, janvier 03, 2012

پاسدار سلامی - موقعیت ما با دشمنان از سطوح راهبردی به سطح عملیاتی تغییر یافته است

پاسدار سلامی - موقعیت ما با دشمنان از سطوح راهبردی به سطح عملیاتی تغییر یافته است

  - خبرگزاری فارس16:51- 90/10/13
شماره: 13901013001293



خبرگزاری فارس: موقعیت ما با دشمنان از سطوح راهبردی به سطح عملیاتی تغییر یافته است

به گزارش خبرگزاری فارس، سردار حسین سلامی جانشین فرمانده کل سپاه پاسداران امروز سه‌شنبه در دومین همایش مشترک مسئولین و هادیان سیاسی نیروهای مسلح، مقطع کنونی را مقطعی سرنوشت ساز از تاریخ اسلام و ایران دانست و گفت: رویارویی راهبردی انقلاب اسلامی و جبهه استکبار اکنون به نقطه ای حساس و تعیین کننده رسیده است.

وی افزود: موقعیت ما با دشمنان از سطوح راهبردی به سطح عملیاتی تغییر موقعیت داده، نظام مبادله جهانی در حال تغییر به نفع انقلاب اسلامی است و ما به نوعی با تغییر بنیادین در سیمای ژئوپلتیک جهانی مواجه شده‌ایم.

سلامی با بیان اینکه جهان در حال گذار از مرحله‌ای است که نقطه توقف آن مبهم و ناشناخته است، اظهار داشت: روندی که از بدو پیروزی انقلاب تا به امروز شکل گرفته روند دورسازی جبهه استکبار به ویژه امریکا، اروپا و صهیونیست‌ها از آرمانها و آرزوهای بلندپروازانه خود بوده و با پیشرفت زمان شتاب این روند چشمگیرتر و محسوس‌تر می‌شود.

وی در ادامه افزود: آمریکا برای تحول در خاورمیانه نقشه سیاسی و ژئوپلتیک مشخص و استراتژی معلومی داشت و اگر مجموعه مطالعات جریانها حول این محور را مطالعه کنیم در می‌یابیم که مفهوم خاورمیانه جدید که در ادبیات سیاسی آمریکا ظهور کرد ناشی از نگرش آنها به هندسه تحولات اجتماعی، سیاسی و امنیتی در خاورمیانه و جهان اسلام بود.

جانشین فرمانده کل سپاه با اشاره به نتایجی که موسسات معتبر مطالعاتی آمریکا در خصوص جهان اسلام انجام داده اند، تصریح کرد: این موسسات به عنوان ترسیم کننده راهبردهای امنیت و دفاع ملی امریکا و مشخص کننده پایه و مبانی تئوریک رفتارهای سیاست خارجی آن کشور مطالعات بی شماری را در این خصوص انجام گرفته و از نتایج آن می توان استنباط کرد که امریکایی ها برای تحقق اهداف سیاسی در دوره جدید استراتژی نظامی را محور تحولات قرار داده‌اند.

وی خاطرنشان کرد: در این مطالعات، جهان اسلام را در چشم اندازی دقیق و موشکافانه از زوایای گوناگون مورد مطالعه قرار داده اند و با بررسی جغرافیای سیاسی جهان اسلام و سیاست های جغرافیایی آن به این نتیجه رسیدند که نظام های کهنه و پوسیده با ساختارهای دیکتاتوری و اقتدار گرایانه بیش از این قابل دوام نیستند.

سلامی با بیان اینکه آمریکایی‌ها از یک دهه قبل زنگ خطر بیداری اسلامی را در کشورهای عربی و اسلامی شنیده بودند، گفت: راهبرد خاورمیانه جدید مبتنی بر این بود که آمریکایی ها مدیریت تحولات سیاسی جهان اسلام را قبل از آنکه در سطوح اجتماعی اتفاق بیفتد، از سطوح سیاسی آغاز کنند بنابراین هر چند در تولید استراتژی پیش دستی کرد اما دست نشاندگانش در دنیای عرب قادر به درک این تحول نبودند که این مسئله شکست و ناکامی بزرگی را برای آمریکا رقم زد.

جانشین فرمانده کل سپاه با بیان اینکه امروز بزرگترین ضعف آمریکا عدم طراحی استراتژی منسجم است، گفت: هنر آمریکا معمولا این بود که با ارائه راهبردها، مولد حادثه بود و دیگران را درگیر می کرد اما این بار برخلاف روندهای تجربه شده، آمریکا متفاوت از تجربیات تاریخی، خود درگیر شد.

وی خاطرنشان کرد: دموکراسی جهان اسلام تامین کننده منافع آمریکا نبوده و نیست و آمریکا به عنوان مدعی دموکراسی همیشه از دیکتاتورها حمایت کرده که این تناقض به تدریج به تنفر منجر شده لذا به دنبال ایجاد دموکراسی های گسسته و کنترل شده مانند الگوهای ترکیه و بوسنی است.

سلامی بابیان اینکه امروز امریکا ظرفیت‌های ژئوپلتیک و سیاسی خود را به تدریج در معرض فروپاشی می بیند، گفت: تمامی الگوهای تعامل در سطوح منطقه‌ای و جهانی خلاف روندهای ایده‌آل با تغییراتی بنیادین مواجه شده به شکلی که در هیچ تحول راهبردی در سطح منطقه طی سالهای گذشته به توفیقی دست نیافته اند.

جانشین فرمانده کل سپاه تمامی اتفاقاتی که در سطح منطقه رخ می دهد را برخلاف تصورات و علایق آمریکا خواند و تصریح کرد: به عنوان نمونه آمریکایی ها پس از 9 سال سرمایه گذاری عظیم در عراق با نزدیک 3 هزار میلیارد دلار هزینه، فرسوده کردن ارتشی بزرگ و هزینه تمام پتانسل های سیاسی ذره ای در اهداف خود توفیق نداشت و تنها منجر به بروز و شکل گیری یک روند شد و برخلاف گذشته که همگان هزینه می کردند و امریکا منفعت می برد، این بار امریکا هزینه کرد و سایرین استفاده کردند.

سلامی از اشغال عراق به عنوان اتفاقی که تمام نمادهای برتری آمریکا را در جهان به زیر کشید یاد کرد و افزود: 4 نشانه وجود داشت که امریکایی ها توسط آن به جهانیان فخر می فروختند که شامل امنیت ، آزادی، دموکراسی و رفاه بود و با نگاهی گذرا به وضعیت فعلی آمریکا در می‌یابیم که از این عناصر اکنون چیزی باقی نمانده است.

وی با بیان اینکه اکنون دیگر در هیچ کجای دنیا از هیبت قدرت آمریکا هراسی وجود ندارد، خاطرنشان کرد: این نکته را در نوع تعاملات این کشور با کشورهای منطقه و قدرت های بزرگ به خوبی می توان دریافت.

سلامی در بخش دیگری از سخنانش تاکید کرد: امروز جمهوری اسلامی در بهترین موقعیت نسبت به دشمنان قرار گرفته ، درحالی که آنها مسیر زوال را طی می کنند و ظرفیت بازیابی موقعیت گذشته خود را ندارند ،ما بسیار مستحکم، اطمینان بخش، امن، آزاد و روبه جلو در حرکتیم و با تمام مدل های استراتژی امریکا به طور کامل و تمام عیار برخورد کرده‌ایم.

جانشین فرمانده کل سپاه در پایان با بیان اینکه آگاهی، هوشمندی، فرصت شناسی و دشمن شناسی از خصیصه‌های اصلی ملتی است که تصمیم گرفته اند در نهضت مقاومت جهانی اراده خود را به تمامی قدرت ها تحمیل کنند، تاکید کرد: دشمنان ما به دنبال استفاده از فرصت‌ها هستند بنابراین با اتحاد، انسجام و تبعیت از رهبری معظم انقلاب و حضور در تمامی صحنه ها که راز موفقیت های ما در تمامی دوران بوده، می توانیم دشمن را در این عرصه نیز ناکام بگذاریم.
انتهای پیام/

مهدی یراحی؛ روسری تو در بیار موهاتو واز کن

   مهدی یراحی؛ روسری تو در بیا موها تو واز کن