lundi, janvier 07, 2008

ايرج شكري

در مركز مطالعات استراتژيك خيمه اعلام شد:
حضرت زهرا يكي از پنج گريه كننده جهان
حضرت زهرا يكي از پنج گريه كننده جهان - با فرا رسيدن ماه محرم و راه افتادن مجالس سوگواري و روضه خواني مطالب مختلفي هم در سايتها و وبلاگها در مورد رويدادهاي ماه محرم و نيز چگونگي برگزاري اين مراسم مي شود ديد. البته سايتها و وبلاگهايي هم هستند كه در همه ايام، باز شدن صفحه اصلي آنها، همراه با نوحه و شيون و گريه است. برخي از مطالب مورد اشاره، تلاشي است كه هدف آن اين است كه مراسم و آئينهاي عزاداري را با سطح فرهنگ عمومي كنوني جامعه ايران تطبيق دهد و آنها را آنها را مفيد جلوه داده به خورد گروه بيشتري بدهد و در همين سربالايي است كه صداها و فرمايشاتي از گلوي «عاشقان اهل بيت عصمت و طهارات» خارج مي شود كه بحث عزاداري را تحت الشعاع قرار داده و سبب خنده مي شود. يكي از اين بحثها- كه گمانم مثل آن كشف شيعه نيوز در مورد شگفت زده شدن انيشتن از حديثي ثبت شده در بحارالانوار، تازگي دارد-، مطالبي است كه در سرويس فرهنگي پايگاه خبر رساني رسا(رسا نيوز) ارائه شده است. قبل از ورود به مطلب، مناسب است كه خود اين سايت معرفي شود. در معرفي رسانيوز، با كليك كردن روي «درباره ما» ازجمله مي خوانيم كه اين سايت« به همت گروهي از طلاب و دانش پژهان و محققين حوزه علميه قم» راه اندازي شده است تا در « روزگار ما» كه «روزگار پرسش‌های بی‌پايان جامعه‌ای است كه پاسخ‌های خود را در حوزه‌های علم و معرفت دينی می‌جويد» و با توجه به «درماندگی مكاتب غيرالاهی [اللهي]و التقاطی»، با هدف ارتباط دقيق و همه جانيه با جامعه براي «انعكاس رويدادها و اخبار علمي، فرهنگي سياسي و اجتماعي اين مركز عظيم ديني» و «معرفی محصولات فرهنگي و پژوهشی حوزه، بسترسازی گردش اطلاعات ميان حوزويان، تاثيرگذاری بر فضای سياسی و فرهنگی كشور در راستای انديشه‌های امام خمينی _ ره _ و رهبر معظم انقلاب و [...] » به وجود آمده است. تيترگزارش بخش فرهنگي رسا نيوز اين است « بيست و نهمين نشست عاشورا پژوهي، چهل منزل تا اربعين با موضوع شان گريه در دستگاه فکري شيعه روز گذشته در مجتمع فرهنگي شهيد فهميده قم برگزار شد» (تاريخ مخابره خبر روز 14 دي ماه ذكر شده). بنا به گزارش رسا نيوز نشست مذكور از سوي « مرکز مطالعات راهبردي خيمه» برگزار شده بود. «راهبرد» معادل فارسي كلمه استراتژي است كه در سالهاي اخير به كار بردن آن رايج شده است. به هر حال در اين نشست كه از سوي مركز مطالعات استراتژيك خيمه برگزار شده بود « احمد شهدادي، نويسنده و دين پژوه در اين نشست به تشريح نقش گريه در انديشه شيعي پرداخت» و ضمن مطالبي راجع احولات روحي و مفهوم گريه براي امام حسين و آثار معنوي آن، گفت« با تاکيد فراواني که به گريه و گريستن در هنگام دعا و مناجات با خدا در روايات شده است، گويي بستر روحي گريه بستر مناسبي براي درخواست حاجت است». در دنباله گزارش رسا نيوز آمده است:« وي با اشاره به روايتي، از حضرت زهرا(س) به عنوان يکي از پنج گريه کننده جهان نام برد و گفت: برخلاف باور رايج که گريه را نشان از ضعف روحي مي دانند، در مکتب شيعه گريه نشان از وحدت روحي است، به همين دليل هنگامي که انسان در مصيبت امام حسين(ع) گريه مي کند يک حالت شعف و سرور دروني به او دست مي دهد». برخي از خواصي كه براي گريه براي امام حسين كه توسط استاد دين پژوه احمد شهدادي در يك تحليل و بر رسي «علمي» مورد ارزيابي قرار گرفته قبلا ديده نشده بود. مثلا احساس شعف و سرور دروني بعد از گريه براي مصيبت امام حسين. البته اگر چه ممكن است براي سست ايمانان و ناباوران قابل درك نباشد، اما اين احساس شعف، به احتمال زياد ناشي از احساس اطمينان از مأجور بودن نزد خدواند تبارك و تعالي در آخرت است. من اين «پا منبري» را براي آن كردم كه نشان دهنده اين باشد با دقت به فرمايشات استاد كه از طريق يك رسانه مرتبط با مركز عظيم علمي، ديني، فرهنگي و پژوهشي حوزه علميه قم، منعكس شده توجه كرده ام و از احوال مؤمنان هم آگاهم و در پي آن موردي را هم كه به نظرمن مبهم مانده مطرح كنم تا شايد در يك نشست ديگر در مركز مطالعات راهبردي خيمه استاد شهدادي يا كس ديگري از استادان دين پژوه به آن جواب بدهد، و آن اين است كه آن چه در تحليل و بحث استاد مبهم است و براي آن معيار و مقياسي ذكر نشده است، ركورد گيري براي گريه است. او نگفته است كه اندازه گيري گريه با مقياس زماني( روز هفته) صورت گرفته يا با مقياس حجمي مثلا پياله، كاسه ، ديگ يا دلو و سطل ( در زمان حضرت زهرا سيستم متريك و واحد ليتر رايج نبوده است). هم چنين نگفته است كه آن چهار گريه كننده ديگر جهان چه كساني بودند، آيا آنها هم زن بودند يا بين آنان مردان هم وجود دارند و اگر مردان هم جزو اين گريه كنندگان بزرگ هستند آيا ركورد گيري در يك گروه انجام شده يا براي مردان جدا و زنان جدا، گريه كنندگان بزرگ با چه انگيزه يا به چه دليلي و چقدر گريه كرده اند، و هم چنين به تاثير و نقش «راهبردي» گريه آن گريه كننده گان بزرگ در رابطه انگيزه و آرماني كه داشتند، در زمان وقوع رويداد، اشاره يي نشده است.
متن كامل سخنان استاد سخنران «مركز مطالعات راهبردي خيمه» را در نشاني زير مي توانيد مطالعه كنيد:
http://www.rasanews.com/Negaresh_site/FullStory/?Id=25452
عزاداري علمي- يكي از مسائلي كه رژيم آخوندي در آن گير كرده و راه خروجي هم براي آن ندارد، مساله نحوه برگزاري مراسم سوگواري مذهبي در ماه محرم از سوي «عاشقان اهل بيت عصمت و طهارات» به نوعي است كه حتي خود آخوندها آن را مبتذل مي دانند. انتقادات در اين زمينه حتي گاه شامل برنامه هاي پخش شده از سيماي جمهوري اسلامي شده است. هشدار و تذكرات متعددي در سالهاي گذشته از سوي مقامات مختلف رژيم به «مداحان اهل بيت» و سخنرانان مراسم عزاداري داده شده است. يك مورد از اين هشدارها و اظهار نگرانيها، در نماز جمعه 14 دي از سوي امامي كاشاني عضو مجلس خبرگان، صورت گرفت. به گزارش سايت خبري آفتاب(آفتاب نيوز) وابسته به مجمع تشخيص مصلحت رژيم، امامي كاشاني با توجه به فرا رسيدن ايام سوگواري محرم، توصيه و تاكيد كرد كه«هيئت هاي مذهبي و عزاداران به مجلس سوگواري در محرم جبنه علمي و اخلاقي بدهند». وي همچنين تاكيد كرد كه«بايد عزاداران حسيني نوعي عزاداري را برگزار كنند كه در دنيا قابل عرضه و ارائه باشد و تا جهانيان بدانند كسي كه خود را وقف خدا كرده مردم چگونه ارورا تكريم مي كنند و جان خود را فدا مي كنند» او ياد آور شد كه عزاداري نبايد حالت ابتذال و سبكي داشته باشد» و از سخنرانان و مداحان ملتمسانه خواست كه به توصيه هاي «مقام معظم رهبري و مراجع عظام» توجه كنند و« به خاطر خدا و قداست مجلس سيدالشهد از خوديت واناييت دست بردارند». بنظر مي رسد كه منظورش از اناييت ‎ خود خواهي يا منيّت بايد شد، اما چون زبان «علماي اسلام و فضلاي حوزه هاي علميه » با زبان آدميزاد فرق دارد و بايد طوري باشد «عوام» كلي فكر بكنند و از اين و آن بپرسند تا معني آن را بفهمند، اين آخوند با ضمير اول شخص مفرد عربيبا اضافه كردن «اييت» صفتي درست كرده است، به نشانه «عالم و فاضل» بودن، تا خلق الله را مبهوت كند! شايد هم معني ديگر داشته باشد و اصلا ممكن است زبان فرشتگان باشد كه ما عوام زميني چيزي از آن نمي دانيم. تحفه بر خوردار از فرهنگ حوزه، در بحثها در مجلس شوراي اسلامي هم گاه همين زبان را به كار مي گيرند و متلا گاه به جاي اما و اگر، يا زير سوال بردن واژه «ان’قلت» را بكار مي بردند كه ذهن امت مسلمان هميشه در صحنه را، به سوي مسائل مربوط بحث «طهارت» مي كشاند و فهم اين كه چرا در بحث موضوعي مثلا راجع كمبود برق، چنين مطلبي به ميان كشيده شده، براي آنان دشوار و معما مي شود. در مورد اين كه عزاداري «علمي» چطور بايد باشد و چطور بايد براي اين كالاي منحصر بفرد ساخته شده از «مواد اوليه شيعي» در تاسيسات آخوندي، بازاري بين مردم جهان يافت توضيحي از طرف امامي كاشاني داده نشد، اما هدف آن را روشن كرده است و آن اين كه بايد اين عزاداري علمي، چنان باشد كه مردم يعني شيعيان ايراني اهل سينه زني و برگزاري مجالس عزاداري و شركت كنندگان در آن، به مردم دنيا نشان بدهند كه« حاضرند جان خودشان را براي كسي كه خود را وقف خود خدا كرده فدا بكنند». لابد امامي كاشاني خود و امثال خودش را جزو كساني مي داند كه خودشان را وقف خدا كرده اند و نشان دادن تكريم مردم و اين كه حاظرند جانشان را براي آنان فدا كنند، درصورتي كه به نحوي قابل عرضه در دنيا باشد، براي رژيم اين خاصيت و استفاده تبليعاتي را مي تواند داشته باشد، كه مردم هم چنان دنباله رو آخوندها و مريد و مقلد آنان هستند. والا مراسمي كه در ايران بين طبقه متوسط شهري و بخش عظيمي از نسل جوان اقبالي ندارد، چرا بايد با نگاه تاييد آميز جهانيان همراه باشد. در جريان انقلاب سال 57 روزهاي تاسوعا و عاشورا با راهپيمايي هاي عظيم اعتراضي عليه رژيم شاه سپري شد و در سال 58 با آن جوشش براي فعاليت سياسي كه در جامعه وجود داشت و مسائلي كه با سقوط رژيم سلطنتي در جامعه مطرح بود و حضور و فعاليت گسترده نيروهاي ترقيخواه سياسي، مراسم عزاداري رونقي نداشت و ميرفت كه اين بساط در ايران متروك شود و تمايل به طرد اين مراسم كه آخونده صحنه گردانان سنتي آن بودند، به طور آشكار در جامعه مشهود بود. اما خميني، كه خوب مي دانست اعمال ولايت بر مردم با رشد آگاهي سياسي و رها شدن آنان از جهل و خرافه و تعصبات ديني، رابطه معكوس دارد، در آبان سال 59 در آستانه فرار رسيدن ماه محرم در ديدار با واعظان تاكيد كرد كه « آنوقتها [ زمان شاه] يكي از حرفهاي كه هي رايج مي گفتند “ملت گريه“، براي اين[ بود] كه مجلس روضه را از دست ما بگيرند. از اين شيطنتها بايد يك قدري ترسيد و توجه بهش كرد از اين كه مجلس عزا را در نظر شما سست مي كنند... “ما انقلاب كرديم روضه ديگر لازم نيست“ از غلطهايي است كه توي دهنها انداخته اند. مثل اين است كه بگوئيم ما انقلاب كرديم ديگر لازم نيست نماز بخوانيم... خير ما ملت گريه سياسي هستيم كه با همين اشكها سيل جريان مي دهيم و خرد مي كنيم سدهايي را كه در مقابل اسلام ايستاده». اسلام هم اسم مستعار خودش بود. او به چيزي جز انحصار قدرت اعمال قيموميت بر مردم، گسترش آن به فراسوي مرزها فكر نمي كرد. مشكل اشاعه گسترده مراسم عزاداري كه عناصر قابل جذب به آن بيشتر از بخش ناآگاه و عقب مانده جامعه هستند و توليد انبوه و متنوع كالاهاي «فرهنگي» آخوندي كه اساسا محدوه اش از عزاداري و نوحه خواني و دعا و اين قبيل مسائل فرا تر نمي رود اين است كه، چون توليدات بيشتر «فرهنگي» براي آن، توسط كساني از همين قشر صورت مي گيرد، گاه بياني پيدا مي كند كه نوعي از خط خارج شدن است. مثلا در يك وبلاگ كه اسمش «هيئت مجازي علي جان است» با باز شدن صفحه اصلي نوحه يي شنيده مي شود كه در آن نوحه خوان چيزي مي خواند كه بيشتر ترانه هايي را كه در زمان شاه، به آنها ترانه يا موسيقي لاله زاري گفته مي شد(*) به بياد مي آورد در اين نوجه، نوحه خوان از جمله باده از لب لعل علي مي نوشد و از«گيسوي» او صحبت مي كند:« زباده لب لعت هميشه سرمستم/ به گيسوان سياهت دخيل دل بستم» و در ضمن نوحه خوان علي را، ولي و مولاي، نوح و موسي و عيسي مي داند كه هرسه به دوره پيش از حيات علي مربوطند و نزديك ترين آنها به زمان علي كه عيسي است كه بيش از پانصد سال قبل از ولادت علي به صليب كشيده شده و دارفاني را ترك گفته است. با كليك كردن روي نشاني زير مي توانيد وارد هئيت مجازي علي جان بشويد و نوحه «روحبخش»ي را كه به آن اشاره شد بشنويد. در ضمن بي مناسبت نمي دانم در مورد علم و فضل آيت الله امامي كاشاني كه نگران ابتذال در مورد مراسم عزاداري است اين را هم ياد آوري كنم، كه در زمان جنايت نيروي دريايي آمريكا در سرنگون كردن هواپيماي مسافربري ايران در خليج فارس، او در سخناني در نماز جمعه در مورد فاجعه سقوط هواپيما كه روز 24 تير سال 67 از راديو رژيم پخش شد، گفت:« اين عرقها(عرق خودن) اين گوشت خوكها، چه كرده اين دلها رو، چقدر شنيع كرده» و با اين فرمايشات آن فاجعه را ناشي رژيم غذايي و عرق و گوشت خوك خوردن آمريکائيان دانست.http://heyatalijan.parsiblog.com

توضيح:

*-موسيقي يا ترانه هاي لاله زاري، موسيقي و ترانه هايي بود در كافه هاي لاله زار اجرا و خوانده مي شد و موسيقي و كوچه و بازاري هم گفته مي شد. خوانندگان اين اين ترانه ها خوانندگان كوچه وبازار هم ناميده مي شدند، اين قبيل موسيقي از راديو و تلويزيون آن زمان پخش نمي شد، شايد موردي اسثنتنايي بوده باشد. تني چند از خوانندگان اين نوع موسيقي شهرت و معروفيتي يافتند كه دامنه آن بيشتر از محدوده كافه هاي لاله زار و مشتريان آن بود. يكي از آنان سوسن بود كه شهرت «سوسن كوري» از سوي كافه روها به او داده شده بود. گمانم سوسن به يك برنامه شوتلويزيوني آورده شد. چشمان او پلكهاي نزديك به هم داشت به طوري كه روي هم و تفريبا بسته و مثل نابينايان به نظر مي رسيد و علت دادن آن لقب به او همين بود. « دكتر حاج محمود احمدي نژاد رئيس جمهوري اسلامي ايران» هم چشمان و نگاهش تا حدودي همان حالت را دارد.
پ- 7 ژانويه 2008 – 17 دي 1386



Aucun commentaire:

مهدی یراحی؛ روسری تو در بیار موهاتو واز کن

   مهدی یراحی؛ روسری تو در بیا موها تو واز کن